
سال نو میشود و ما ورق میخوریم/
نمیدانیم سال 1394 خورشیدی که آمده، زمین چند ساله شده و چند میلیارد انسان را تا امروز به خود دیده است. چند میلیون کتاب در طول تاریخ منتشر شده، چند میلیارد صفحه کتاب خوانده شده و چندین و چندهای بسیار…
کتاب خواندن ما ایرانیان حکایت غریبی دارد؛ همچنان که ورود دیرهنگام صنعت چاپ به ایران. امروزه چاپ کتاب به سهلترین و سریعترین اشکال ممکن میسر شده و شاید اگر یکی از اجداد کتابفروش یا مطبعهچی ما امروز سر از خاک بلند کند و صنعت نوظهور نشر کتابهای الکترونیکی و تبلت های کتابخوان را نظاره کند، اشکی به شوق بریزد و سری تکان بدهد که چرا در زمانهای نزیسته که امکانهایی چنین گسترده و متنوع در دسترس جویندگان علم و آگاهی و شیفتگان کتاب و کتابت قرار گرفته است.
با اینهمه اما کتاب در ایران دهه 90 خورشیدی در چنبره مشکلات و ناتدبیریهای فراوانی گرفتار آمده است. گویی معیارهای دانایی و مانایی تغییر کرده باشد و یا بدبینی و خردهگیری بر آن بیشتر. یا نگاه به آن فروتر و همنشینی با آن مایۀ فرومایگی شده باشد.
اگرچه کثرت رسانهها و ابزارهای سرگرمی، به کاهش شمارگان کتاب و شمار کتابخوانها منجر شده، اما هنوز این جمله را از زبان نخبگان و روشنفکران توسعهیافتهترین کشورهای جهان میشنویم که «از کتاب رهایی نداریم»، «کتاب کاغذی نخواهد مرد» و «هیچ رسانهای جای کتاب را نخواهد گرفت»
در جهانی که بر نسبیت بنا شده، کتاب پدیدهای مقدس نیست و تعصب بر هیچ پدیدهای هم روا نیست. اما کتاب جزئی از زندگی و پارۀ تن کتابدوستها و کتاببازهاست. درواقع این ما انسانهای حریص خواندن هستیم که کتاب را رها نمیکنیم. کتاب است که از ما رهایی ندارد.
هر انسان یک کتاب نانوشته است. سال نو که بیاید، ما نیز ورق میخوریم و مثل درختها لایهای بر لایههای پیکرهمان افزوده میشود. امید که درخت زندگیمان سبز و پربار باشد. امید که دیگران رغبت کنند ما را ورق بزنند و به گوشه پرت و فراموشی نسپارند. آرزو میکنیم سال 1394 سال تحقق رویاهامان نباشد. که انسان به رویاهایش امید بسته است و هرچه رویا دیریابتر، عمر و امید انسان بلندتر. آرزو میکنیم خواستههامان محقق شوند تا کتابخوانی و رویابینی پابرجا بماند.
*بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه